قدس آنلاین: واژههایی مثل مثبتاندیشی، انرژی مثبت و... را تا امروز خیلی شنیدهاید. حتی ممکن است شما هنوز هم از جمله کسانی باشید که همواره مثبت فکر کردن را به دیگران توصیه میکنید. تا همین چند وقت پیش هم هر ماه و هر هفته مقاله یا کتابی جدید منتشر میشد که به شما یاد بدهد چگونه از مسیر مثبتاندیشی به موفقیت و حتی خوشبختی برسید. اما مدتی است که جامعهشناسان یا روانشناسانی پیدا شدهاند که ضمن تأیید آثار موقت مثبتاندیشی، معتقدند خیلی هم نباید مثبتاندیش بود! تحقیقاتِ مفصل گروهی از روانشناسان دانشگاه نیویورک نشان میدهد «مثبتاندیشی» در طولانیمدت، معمولاً تأثیرات وخیمی بر عملکرد انسانها میگذارد. سایت «ترجمان» بهتازگی مطلب مفصلی را به قلم روانشناس معروف «گابریله اوتینگن» در این زمینه منتشر کرده است. بخشهای مختصری از این مطلب را بخوانید و ببینید آیا میشود نگاهی دوباره و دقیق به مثبتاندیشی داشته باشیم؟
«روانشناسیِ عامهپسند و صنعت ۱۲میلیارد دلاری خودیاری از این باور رایج پشتیبانی میکنند که تفکر مثبت میتواند روحیه ما را بهبود ببخشد و منجر به تغییرات اساسی در زندگیمان شود. مثلاً «راندا برن» نویسندهای که در زمینه خودیاری قلم میزند، در کتاب خود «تعلیمات سرّی روزانه» (۲۰۰۸) مینویسد: «هرچیز بزرگی را که میخواهید، هماکنون برایش شادمانی کنید، مثل اینکه به آن دست یافتهاید». اما تحقیقات در روانشناسی تصویر پیچیدهتری را نشان میدهد. ممکن است تفکر مثبت در کوتاهمدت موجب شود احساس بهتری داشته باشیم؛ اما در درازمدت، ریشه انگیزه ما را میخشکاند، ما را از رسیدن به اهداف و آرزوهایمان بازمیدارد و با احساس ناامیدی و شکست و جاماندگی رهایمان میکند. اگر واقعاً میخواهیم در زندگیمان روبهجلو حرکت کنیم، باید با جهان در آمیزیم و از موانعی که بر سر راهمان هستند عبور میکنیم. ممکن است تعجب کنید از اینکه بفهمید تفکر مثبت واقعاً در حدی که میگویم مضر است. درحقیقت بله، در همین حد مضر است. طی دو دهه، من و همکاران دانشگاهیام در خلال چندین پژوهش به ارتباطی قوی بین تفکر مثبت و عملکرد ضعیف پی بردهایم. در این پژوهش، در تمام موارد، شاهد همبستگی بین فانتزیهای مثبت و عملکرد ضعیف بودیم. یعنی هرچقدر افراد مثبتتر فکر میکنند و خودشان را در حال دستیابی به اهدافشان تصور میکنند، در واقعیت کمتر به آن اهداف دست پیدا میکنند. در واقع تفکر مثبت از این نوع، مانع عملکرد مثبت میشود و انگیزه و انرژی لازم برای انجام کارها را کاهش میدهد. این آرامش به این علت به وجود میآید که فانتزیهای مثبت، ذهن ما را فریب میدهد، بدینصورت که فکر میکنیم به هدفهایمان رسیدهایم، اتفاقی که روانشناسان آن را «دستیابی ذهنی» مینامند. یعنی چون بهطور مجازی به اهدافمان میرسیم، درنتیجه کمتر احساس نیاز میکنیم که در زندگیِ واقعی کاری انجام دهیم. ما در آزمایشهای متعددی دریافتیم کسانی که درباره آینده، فانتزیهای مثبت میسازند، دیگر بهاندازه افرادی با تفکرات منفی، واقعی و تردیدآمیز بهسختی کار نمیکنند و این سبب میشود با عملکرد ضعیفتری با مشکلات مبارزه کنند».
انتهای پیام/
نظر شما